اقتصاد براي همه
اقتصاد مال مردم , در خدمت مردم
Tuesday, April 18, 2006
حجم نقدينگي: اژدها يا ابزار توليد؟
با شوك افزايش قيمت جهاني طلا بازار سكه ايران عكس العمل شديدي از خود نشان داد. تلاطم بازار سكه در چند روز گذشته نشان از بيقراري ودر عين حال توانايي صاحبان نقدينگي در حجوم به بازار جديد دارد و از اينروست كه بعضيها از آن بعنوان "بيداري اژدهاي خفته نقدينگي" ياد كردند. از طرف ديگر صاحبان صنايع مرتبا از كمبود نقدينگي مينالند و ميگويند در نبود نقدينگي نميتوانند در حداكثر توان توليدي خود كار كنند. سوال اساسي اينجاست كه ماهيت اين نقدينگي چيست كه از سويي ميتواند عصاي دست توليد باشد و از سوي ديگر ميتواند همانند اژدها آرامش اقتصادي را برهم زند؟ بايد بياد داشته باشيم كه كمبود توليد بمعناي افزايش بيكاري, كاهش درآمد مردم, گسترش فقر و تبعات اجتماعي و فساد ناشي از آن است.
همانطور كه سد و شبكه هاي آبياري اژدهاي سيلاب را به سيستم آبرساني مولد بدل ميسازد در اقتصاد نيز بازار پيشرفته پولي ميتواند اژدهاي نقدينگي را در جهت توليد رام نمايد. شايد بتوان گفت كه يكي از بزرگترين گرفتاريهاي اقتصاد ايران, كارا نبودن ابزارهاي مالي براي هدايت اين نقدينگي بسوي توليد است. در همه جاي دنيا سيستم بانكداري حصوصي در كنار بازار اوراق قرضه از اركان اساسي كنترل نقدينگي و هدايت آن بسوي بخشهاي توليدي هستند.

بانكداري خصوصي نيز در دوران نوزادي خود با مصوبه اخير مجلس با چالش اساسي مواجه شده و نقش تاثيرگذار خود را از دست خواهد داد.بازار اوراق قرضه نيز اصولا وجود ندارد و اوراق مشاركت نيز بعلت تضمين شدن اصل آن تا موعد مقرر ماهيتي جز حسابهاي پس انداز ندارند و متاسفانه گاهي به اشتباه اوراق قرضه خوانده ميشوند. اوراق مشاركت جز در به تاخير انداختن اثرات حجم نقدينگي نقش ديگري در اقتصاد ندارند. اين اوراق بايد در بازار بورس معامله شده و اصل آن نيز توسط بنگاه توليدي انتشار دهنده آن صرفا در زمان مقرر تضمين شود.

انتشار اوراق قرضه و آماده نمودن بستر مناسب براي فعاليت آزادانه بانكهاي خصوصي دو راهكار مهم براي هدايت نقدينگي سرگردان بسوي توليد است و فقدان آنها از نقدينگي بجاي ابزار توليد اژدهايي خواهد ساخت كه هر از گاهي آرامش اقتصاد را برهم خواهد زد
چاپ شده در شرق