اقتصاد براي همه
اقتصاد مال مردم , در خدمت مردم
Friday, June 30, 2006
شعارزدگي استاد اقتصاد
شعارزدگي استاد اقتصاد

به سرمقاله روزنامه سرمايه كه توسط دكتر ابراهيم رزاقي نوشته شده يه نگاه بندازين. متاسفانه كم نيستند اساتيدي كه در ايران جايگاه تدريس اقتصاد دارند ولي حرفهايشان چيزي جز شعارهاي عوام پسند بي فايده نيست. بقول حامد اينان انشانويسان خوبي هستند. به بعضي از جملات وي توجه كنيد:

بزرگ‌ترين موانع تحقق توسعهء صنعتي ايران، دو عامل فساد و دلالي است. اگر ما در سياست‌هاي خود بازنگري نكنيم دچار فروپاشي اقتصادي خواهيم شد
از يك استاد اقتصاد انتظار ميرود كه بفرمايد اين بازنگري سياستها چيست؟

اگر سياست‌هاي درستي را در پيش بگيريم، ...
چه سياستهايي؟

در جامعهء ما بايد حقوق انسان به رسميت شناخته شود، شغل داشته باشد و بيكار نباشد.
چه كار كنيم تا همه شغل داشته باشند؟

اينا رو نوشتم كه اينو بگم: گرفتاري بزرگ كشورمان ضعف بزرگ علمي اقتصادخوانده هاشه. استادي كه قاعدتا بايد شاگرداني تحويل جامعه بده كه روي مسائل اقتصادي فكر كنند و راهكار ارائه دهند, تو حرفاش اثري از تجزيه و تحليل اقتصادي ديده نميشه.
Thursday, June 29, 2006
اقتصاد فوتبال
اقتصاد فوتبال

بعد از بازگشت تيم ملي كشورمان از جام جهاني, تحليل هاي مختلفي براي عدم موفقيت مورد انتظار, از سوي رسانه ها ارائه شده است و بي شك اكثر صاحب نظران بر بالا رفتن كيفيت باشگاههاي فوتبال بعنوان پيش شرط موفقيت هاي آتي فوتبال كشورمان متفق القول بوده اند.

ولي سوال اصلي اين است كه چرا باشگاههاي فوتبال در ايران داراي ثبات نيستند؟ دو تيم پرطرفدار پايتخت همواره در تنشهاي مالي هستند و همانند ديگر تيمها چشم به كمكهاي دولتي دارند و اندك تيم هاي با پشتوانه بخش خصوصي نيز بسختي از پس هزينه ها بر مي آيند. اين در حاليست كه باشگاههاي فوتبال در دنيا از زمره بنگاههاي سودده هستند. باشگاه منچستر يونايتد در سال گذشته ميلادي نزديك سيصد مليون دلار درآمد خالص داشته و مجموع درآمد بيست باشكاه اول اروپا در سال گذشته ميلادي بالغ بر سه ميليارد دلار بوده است. اگر نگاهي به درآمد اين باشگاهها بندازيد متوجه خواهيد شد كه منبع اصلي درآمد اين باشكاهها بر دريافت حق پخش تلويزيوني و فروش اجناس با آرم باشكاه بوده است. متاسفانه بدليل عدم رعايت حق بازركاني نام باشكاهها در ايران , امكان كسب درامد از اين راه وجود ندارد. باشگاههاي فوتبال با پشتوانه طرفداران بي شمار خود ميتوانند منبع خوبي براي كسب درامد تبليغاتي باشند. شبكه هاي تلويزيوني با توجه به حضور بينندكان پرشمار بازي هاي باشكاهها ميتوانند از فروش تبليغات قبل و بعد بازي درامد زيادي كسب كنند. دادن حق قانوني به باشگاهها براي داشتن اعطاي مجوز پخش تلويزوني بازي هاي آنها باعث شده است كه از شبكه هاي تلويزيوني بابت پخش بازيهايشان پول هنگفتي طلب كنند كه سهم عمده درامدهاي آنها را تشكيل ميدهد. وجود كانالهاي تلويزيوني متعدد باعث رقابت بين آنها براي بدست آوردن حق پخش بازي هاي ميگردد. مسلما تيمهاي پرطرفدار از حق پخش بالاتري نيز برخوردار ميشوند چراكه ميتوانند بينندكان بيشتري را پاي تلويزيون بكشانند كه باعث بالارفتن قيمت درخواستي شيكه هاي تلويزيوني از شركتهاي تحاري براي پخش آگهي هاي آنها ميشود. از طرف ديگر باشگاهها با علم به اينكه بهتر بازي كردن تيمشان باعث افزايش بينندگان آن و بالنتيجه بباعث بالا رفتن درامدهايشان ميگردد انكيزه خواهند داشت كه براي بهتر شدن وضعيت تيمشان سرمايه گذاري لازم را انجام دهند.

متاسفانه بعلت انحصاري بودن شبكه تلويزوني در ايران و برسميت نشناختن حق قانوني باشكاهها براي اجازه پخش بازيها باعث شده است كه باشگاهداري در ايران فاقد درامد باشد و بجاي اتكا به درامد قانوني و با ثبات حق پخش تلويزيوني چشمشان به دريافت كمكهاي نامطمئن دولتي باشد. در اين شرايط با توجه به نامعلوم بودن كمكهاي اعطايي دولتي در آينده, امكان برنامه ريزي و بلندمدت نگري در سرمايه گذاري در باشگاهها از بين ميرود. راه برون رفت اين مشكل و كمك به رشد و توسعه باشگاهداري در ايران در برسميت شناختن حق آنها براي پخش تلويزوني آنهاست. امكان تاسيس شبكه هاي تلويزيوني خصوصي صرفا ورزشي ميتواند بعنوان راهكاري درازمدت براي كمك به صنعت باشكاهداري باشد. در كوتاه مدت نيز با توجه به حضور انحصاري صداوسيما , دخالت دولت لارم است تا از راه قانونمند كردن تعلق درامدهاي تبليغاتي به هنگام انجام بازيها به باشكاهها, بخش خصوصي با پشتوانه درامدي پايدار به ادامه حيات خود مطمئن شده و باشگاههاي فوتبال از لحاظ كمي و كيفي توسعه يابند.
چاپ شده در شرق-

Wednesday, June 28, 2006
تعطيلي وبلاگ
تعطيلي وبلاگ

آقا روزبه كه كركره رو كشيد پايين و رفت. وبلاگ منم كه مدتها تعطيل بود. بدبختي بحث اقتصادي در ايران اينه كه بعضي وقتها بايد با كساني بحث وجدل كني كه عاقبتي جز كلافگي نداره. طرف مياد ميگه مدرس اقتصادم و بعد چيزاي غريبي به اسم اقتصاد به خورد ملت ميده. حالا ميخواي باهاش بحث كني؟ هر چي بهش بگي باز حرف خودش رو ميزنه. اين اقتصاددان نماها و رفقاي راس كارشون مثل احمد توكلي همچون دو تيغه قيچي هستند كه اندك خردورزي اقتصادي در ايران ازشون در امان نيستند. بيچاره اين حامد كه انرژي و اعصابي داره و الحق كه خوب مينوبسه. خدا عمرش بده كه يه تنه داره جور همه رو ميكشه.
مصاحبه دكتر نيلي رو در صفحه تحليل دنياي اقتصاد با عنوان "وقتي اقتصاد درس ميدهيم و به آن عمل نميكنيم" بخونيد.
Tuesday, June 06, 2006
جواب احمد توکلي

جواب احمد توکلي

ًآقا يه جواب داده به شرق يکي هم به دنياي اقتصاد. اين قسمتي از جوابش به انتقاد از سياستهاي پيشنهادي آقا براي نرخ بهره است:

جالب آن كه دولت (سابق) از يك سو توليد كنندگان داخلي را به دريافت تسهيلات با نرخ هاى بالا ناچار مى كرد و از طرف ديگر هم توقع داشت توليد كننده ايرانى با رقباى خارجى خود كه تسهيلات با نرخ تك رقمى مى گيرند، رقابت كند

اين بابا که يه لقب دکتر اقتصاد هم يدک ميکشد هنوز نفهميده که نرخ بهره چيه خوب طبيعتا تفاوت نرخ تورم و نرخ بهره توي کشورهاي مختلف رو هم نميفهمه. .

اين هم قسمتي از جوابش به دنياي اقتصاده

خوانندگان فرهيخته به خوبي مي‌دانند كه «اقتصاد»، علم رياضي يا مكانيك نيست كه قوانين‌اش هميشه ثابت و مطلق باشد. در رياضيات، 2×2 هميشه و همه‌جا چهار تا است اما «اقتصاد»، علم اقتضائات و شرايط است. چه بسا لازم است كه با كراهت به رانت تن دهيم تا به هدف بلندتري برسيم

خودش اذعان داره که سياست پيشنهاديش رانتزاست. بعد مياد از مبارزه با ثروتهاي بادآورده حرف ميزنه. اين آدم تعريف حديدي هم از علم اقتصاد ميده. علم اقتضاپات براي توضيح افتضاحات.
اين که آدمي مثل اين چنين حرفهايي رو از تريبون مهمي مثل مجلس ميزنه و حتي سياستهاي اقتصادي مخربي رو هم تصويب ميکنه دليل ضعف علمي اقتصاددانان ايران است. آن همه دانشکده اقتصاد و اقتصادخوانده ولي کم اثر و فاقد اثرگذاري مثبت براي کشور
ايشالا يه روز بشه که شر اين بابا از سر اقتصاد مملکت باز بشه. قدرت تخريب ندانم کاريهاش کمتر از بمبهاي صدام نيست.