اقتصاد براي همه
اقتصاد مال مردم , در خدمت مردم
Thursday, February 16, 2006
انقلاب و اقتصاد (دو)
انقلاب و اقتصاد -دو

اگر ميخواهين بدونين كه جهت گيري اقتصاد ايران در سالهاي اوليه پس از انقلاب چگونه بود بايد به تفكرات اقتصادي رهبران فكري آن حركت توجه كنيد كه شديدا متاثر از تفكرات كساني بودند كه چپي قلمداد ميشدند.سران حزب توده سردمدار اين حركت بودند. آنها مخالف سرسخت آزادي اقتصاد بودند و موافق پياده سازي سيستمي همانند سيستم كمونيستي شوروي كه دولت همه كاره است. آنها كمترين اعتقاد رو به آزادي اقتصادي افراد داشتند و وعده جامعه بي طبقه اي رو ميدادند كه سخت مورد علاقه قشر تحصيل كرده آنزمان قرار گرفت.

مشاهده قدرت شوروي كه بعد از به زانو در آوردن آلمان نازي با غرب رقابتي پاياپاي داشت و گهگاهي در كشورهاي مختلف از حركتهاي آزاديخواهانه حمايت ميكرد, باعث تقويت پايه هاي فكري تفكر چپ در ايران گرديد. از طرف ديگر وعده جامعه بي طبقه همانند شوروي وعده اي بسيار شيرين براي جوانان آرمانخواه آن روز بود. كسي هم از درون جامعه بسته شوروي اطلاعي نداشت و غير از تبليغات دولتي بلوك شرق كه فاقد اطلاعاتي در زمينه ضعفهاي اساسي آن بود اطلاعي به جامعه نميرسيد. قتل عام بره وار افسران حزب توده در زمان بعد از كودتاي عليه مصدق نه تنها بر عملكرد منفي اين حزب در جريان ملي شدن صنعت نفت سرپوش گذاشت بلكه باعث همراهي و همدلي روشنفكران با آنها شده بود.

اينگونه بود كه تفكرات چپ توليدي از ايدئولوژي حزب توده به تفكر غالب مبدل شد كه كمتر كسي را بي تاثير گذاشت. سازمان مجاهدين خلق كه بر اساس مباني كاملا مذهبي بنا شده بود خود را در عرصه تقكر اقتصادي از چپهاي كمونيست عقب ديد,انشعابي از آنها, در يك حركت همچنان عجيب مباني ماركسيسم را به مباني ايدئولوژي مذهبي خود افزود بگونه اي كه حكومت وقت آنها را ماركسيست اسلامي خواند.. مرحوم دكتر شريعتي كه رويگرداني جوانان را از مذهب و جذب آنها را به تقكرات ضدمذهبي كمونيستي مشاهده كرد با بيان قرائتي از اسلام كه همه جنبه هاي اقتصاد كمونيستي را دربرميگرفت سعي نمود دين را با تفكرات چپ پيوند دهد و مانع رويگرداني جوانان از مذهب شود. مرحوم بهشتي نيز در مقالات خود در زمينه اقتصادي سخني بيشتر از وعده هايي كه چپها ميدادند, چيزي نگفت. در ميان روحانيون با اينكه گروه اندكي به ناسازگاري اقتصادي كمونيستي با برداشتهاي آنها از اسلام معتقد بودند ولي تقكر آنها در هياهوي آنروزها گم بود.

خلاصه تفكر اقتصادي انقلاب اينگونه شكل گرفت و عليرغم قلع و قمع شدن گروههاي كمونيستي در همان اوان انقلاب , تفكراتشان در جاي جاي اقتصاد ديده شد. مصادره اموال متمولين, مبارزه با سرمايه داري و بي اهميتي به بخش خصوصي از اصلي ترين مشخصه هاي حركت اقتصادي جامعه شد كه آثار زيانبار آن هنوز هم پابرجاست. جالب آنكه اكثر فعالين كمونيستي كه از كشور فرار كردند نه بسوي شوروي رفنتد ونه كره شمالي! بلكه در كشورهاي مبتني بر اقتصاد آزاد آرام گرفتند. آنهايي هم كه در ايران ماندند اكثرا تاجر و سرمايه دار شدند!