بنزين و تورم
حامد نوشته جديدي در مورد اصلاح قيمت بنزين داشت و دوباره مساله مهم بنزين رو مطرح كرد. قبلا من هم مطلبي در اين مورد نوشته بودم و به بيعدالتي توزيع سوبسيد بنزين اشاره كرده بودم. گويا تنها چيزي كه از بنزين عادلانه توريع ميشود دود آن است.
يكي از موانع اصلاح قيمت بنزين بحث تبعات تورمي آن است. متاسفانه در ساليان گذشته گروهي تحقيقي را بر مبناي جدول داده ستانده ارائه كردند كه در مورد آثار تورمي اصلاح قيمت بنزين بسيار غلو شده است و باسنتاد گفته يكي از مجريان طرح كه از دوستانم بود آن طرح پايه و اساس درست علمي نداشته است. فكر ميكنم نتايج مورد اشاره آن طرح مورد استفاده اقاي توكلي بوده است.
خلاصه كلام من با جمع آوري آمار قيمت بنزين, حجم نقدينگي و تورم و روش هاي تجزيه و تحليل سري زماني سعي نمودم اثار تورمي بنزين را بدست آورم. همانطور كه حامد هم اشاره كرده بود در ماه اسفند حجم نقدينگي كشور بسبب تخصيص بودجه دستگاهها بشدت بالا ميرود كه در شكل بالا آنرا بصورت پرشهاي نوك تيز در نمودار حجم نقديگي (نمودار پاييني) مشاهده ميكنيد. تورم در ماه بعد به اين شوك حجم نقدينگي ميدهد (به جهشهاي تورم در نمودار بالايي توجه كنيد). خلاصه از بد روزگار قيمت بنزين هم هميشه در ماه فروردين افزايش ميابد و افكار عمومي افزايش قيمتهاي بعد از عيد را بحساب قيمت بنزين ميگذارند. با روشهاي سري زماني من اثر افزايش حجم نقدينگي و قيمت بنزين را از هم تفكيك نمودم و خلاصه نتيجه اين شد كه افزايش سي درصدي قيمت بنزين تنها يك درصد به تورم خواهد افزود. بنظر من انتخاب ماه فروردين براي افزايش قيمت بنزين بدترين قسمت اين سياست بوده است چراكه باعث بدفهمي در مورد آثار تورمي اصلاح قيمت بنزين شده است. اگر به تغييرات فصلي شاخص حمل و نقل توجه كنيد مشاهده خواهيد كرد كه تيرماه همواره شاخص حمل و نقل با كاهش مواجه بوده (شايد بدليل تعطيلي مدارس) و به نظر من بهترين زمان براي افزايش قيمت بنزين ميباشد.
لازم به توضيح است كه داده هاي مورد استفاده تا سال هفتاد و نه ميباشد و بعد از ترك ايران ديگر داده هاي سالهاي بعد را اضافه نكردم. بنظر من اين موضوع ميتواند تحقيق مهمي براي دانشجويان شاغل به تحصيل در ايران باشد.
ضمنا ممنوم ميشم اگر كسي اطلاعات ماهانه حجم نقدينگي و تورم رو از سال هفتادونه تاكنون برام بفرسته. ميشه اين تحقيق رو براي داده هاي بيشتر انجام داد.