اقتصاد براي همه
اقتصاد مال مردم , در خدمت مردم
Tuesday, December 20, 2005
گرفتاريهاي سيستم بانكي (يك)- شكل گيري بازار غيررسمي پول
گرفتاريهاي سيستم بانكي (يك)- شكل گيري بازار غيررسمي پول

همانطور كه در نوشته هاي قبلي اشاره كردم, مقابله دستوري با قيمتها گرفتاريهاي عديده اي براي جامعه بوجود مياره. سيستم بانكي فعلي كشور نمونه بارز اين معضل اقتصادي است. در اين سيستم بجاي اينكه عرضه و تقاضا نرخ بهره پول رو تعيين كنه, نرخ بطور دستوري تعيين ميشه. نتيجه اين شده كه بانكها در اين نرخ قادر به جواب دادن تقاضاها نيستن و مشكلات زير حاصل اين سيستم بانكي است:

يك- شكل گيري بازار غيررسمي پول. خوب وقتي بانكها نتونن جوابگوي كل عرضه و تقاضا باشن, مردم ميرن سراغ بازار غيررسمي. اينم يك نمونه داستانش:

حسن آقا ميخواد بقالي بزنه و رفته بانك و ناميد برگشته ميره از دختر عمه زنش, اقدس خانوم ده مليون قرض ميكنه براي يك سال و قرار ميشه ماهي سه درصد يعني ماهي سيصدهزارتومان بپردازه. خوب ممكنه بپرسين اين سه درصد از كجا اومد؟ خب اين بازار غيررسمي هم عرضه و تفاضا داره و چون ريسك مواجه با سپرده گذاران توي اين بازار زياده, نرخها هم طبيعتا بالاست. ولي بدبختي از اونجايي شروع ميشه كه كار بقالي حسن آقا نميگيره و نميتونه از پس پرداخت بهره بالا به اقدس خانوم بربياد. اينجاست كه خون جلوي چشمهاي اقدس خانوم رو ميگيره و بعد از يك كتك كاري مفصل فاميلي چكهاي حسن آقا به اجرا گذاشته ميشه و حسن آقا اگه زرنگ نباشه و در نره بخاطر ورشكستگي اقتصادي سر از زندون در مياره. حالا حسن آقا در زندان نه تنها قادر به كار و ايجاد درامد نيست بلكه هزينه زندانش هم دولت بايد بده. حالا بگذريم از اينكه زن و بچش هم مثل اقدس خانوم بدبخت و بي پول ميشن.

الان زندان هاي ايران پراز "حسن آقا" ها و جامعمون پر از "اقدس خانوم" هاي مالباخته است. ناكارايي سيستم بانكي باعث شده كه توان دادگاهها ,پليس و زندانها صرف رفع عواقب اين ناكارايي بشه. يه جايي خوندم كه بيشتر كودكان و زنان خياباني حاصل از هم پاشيدن خانواده هايي است كه سرپرست خانواده بخاطر عدم توانايي در پرداخت بهره بازار غيررسمي بزندان افتاده. خب اگر عرضه و تقاضا نرخهاي بهره را در بانكهاي خصوصي تعيين ميكرد, اقدس خانوم پولش رو در بانك ميگذاشت و چون ريسكي متوجه اش نبود نرخ بهره بسيار كمتري طلب ميكرد و حسن آقا هم ميرفت بانك و وامي با بهره كمتر ميگرفت و اگر هم ورشكست ميشد طرفش بانك بود و بانك با سود حاصل از سرمايه گذاريهاي ديگرش ضرر ورشكستگي حسن آقا رو جبران ميكرد و مانع ايجاد گرفتاريهاي ديگر ميشد.